ممنون که به فکر من بودید
بعدا که مراسما تموم شد منم بر گشتم تمام ماجرا ار براتون تعریف میکنم
این یه قتل بود توی روزنامه جامجم هم نوشتن ولی راجع به پلیس دروغ گفتن شوهر خالهی منو پسر خالم رو
کولش میرسونه بیمارستان.
منم از همینجا به خانوادهی خودم و به همهی دوستان این بزرگوار تسلیت میگم
پسره بیشور زد دو فرد مهم خانواده رو کشت بیشور پسرشو ببینم میکشمش عوضیه الاقه بی چشمو رو بی نزاکت
دعا کنید خالم خوب بشه حالش خیلی بده
کمند هم تیری که تو سرش زده بودن کارش رو تموم کرد کمندم منو ببخش واسهی همهی مسخره بازیای که سره
معشوقت میکردیم
اگه همون موقع که گفتیم این مارو به مرگ تهدید میکنه پلیس قبول میکرد الان هم کمند اینجا بود و هم عمو بهی
چه قدر با هم بستنی خوردیم
دلم تنگ میشه
:: موضوعات مرتبط:
عشقی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 874
|
امتیاز مطلب : 156
|
تعداد امتیازدهندگان : 47
|
مجموع امتیاز : 47